...اینجا زیر باران

پسرا واقعا عجیبن‌.

/ بازدید : ۲۷

بسم الله مهربون :)

 

امروز عصرونه دعوت بودم. یه جمعی از پزشک های جوون و موفق که همشون رو خیلی دوست دارم. خیلی سال پیش یه دستبندی هدیه گرفتم که قیمت مادی نداره. یعنی همین الان هم شاید به 20 هزارتومن نرسه. از این چرم ها که با یه فلز که نمیدونم از جنس چیه روش نوشته شده " آشوبم، آرامشم تویی". اما خیلی دوسش دارم. یه انرژی قوی داره که مستقیم به قلبم وصل میشه.

 

یکی از پسرای جمع که از قضا یه جراح جوون و خفن هم هست توجهش جلب شده بود که این دستبند چیه پوشیدی. گلریزون کنیم یه دستبند درست و حسابی واسه دکتر بخریم. انقدر اذیتم کرد که دلم میخواست با فلز همون دستبند شاهرگش رو بزنم :))) آخرش بهش گفتم از اون هدیه هاییه که به قلبم وصله، ولم کن دیگه بابا. از وقتی اومدم خونه پارانویید شده، پیام، پیام، پیام که مگه قبلا کسی توی زندگیت بوده؟ تو که با کسی نیستی!

 

من واقعا نمیفهمم. واقعا پسرا رو نمیفهمم. واقعا واقعا واقعا عجیبن. الان فازش چیه؟! خب چه ربطی به تو داره اصن!!! توضیحی بهش نمیدم که دلش آروم بشه. بذار توی همین حال و هوا بمونه ادب شه.

فکر کنم از این به بعد قهوه رایگان باشه :))

/ بازدید : ۲۸

بسم الله مهربون :)

 

یه کافه ای هست که خیلی وقته تقریبا هر روز میام. یه صندلی دنج داره که خیلی دوسش دارم، پشت شیشه ی بزرگش دو ساعتی میشینم، آدم هایی که میان پارک رو تماشا میکنم، بارون رو میبینم، قهوه میخورم و تست میزنم. حالم خیلی خوب میشه.

 

امروز هم رفته بودم. کافه چی که یه پسر جوونه میگه دقت کردی همیشه این صندلی خالیه؟ فکر میکنی تصادفی و شانسی خالیه؟ من واست نگه میدارم :)))))

از دست خودم عصبانی ام.

/ بازدید : ۲۳

بسم الله مهربون :)

 

امروز چندساعتی کشیک جای یکی از دوستام موندم. از عذاب وجدان یکی از مریض ها دارم میمیرم. دارم میمیرم ها. واقعا حالم بده.

حوصله ندارم توضیح بدم چی شده ولی من میتونستم جلوی اون اتفاق رو بگیرم. مریض من نبود، مسئولیتی نداشتم، فالتی هم ندادم ولی وقتی میتونستم و میدونستمم چی میشه، چرا کاری نکردم؟!

نمیدونم، نمیدونم، نمیدونم.

/ بازدید : ۱۹

بسم الله مهربون :)

 

هنوز نمیدونم میتونم بهش بگم یا نه. از یه طرف مطمئنم به اون بلوغ عقلی که برای درک این مسائل لازمه رسیده، از طرفی خودم میترسم. همش به خودم میگم پرواز مطمئنی؟ بیا بیشتر به خودت فرصت بده. اینجوری بهتر میتونی بفهمی با خودت چند چندی.

دعوای خونین کردم.

/ بازدید : ۲۲

بسم الله مهربون :)

 

از نگاه بالا به پایین متنفرم. از نگاه من دکترم تو پرستاری پس از من پایین تری متنفرم. همیشه دیدگاه "تیمی" به کار درمان داشتم ولی امروز دوتا از پرستارها رو که اتفاقا با سابقه هم بودن یه جوری له کردم که تا ده سال دیگه درست نمیشن.

 

تا چند دیقه من رفتم بخش مریض رو فلای داده بودن به یه بیمارستانِ دیگه. بدو بدو نصف شب توی بارون رفتم تا توی حیاط دنبال خونواده ی بچه که آقا برگردید، مریضتون باید بستری بشه‌!!!

 

با داااااد بهشون گفتم ببین اگه من دکترم، اگه من قراره ویزیت کنم، اگه من قراره تشخیص بدم اندیکاسیون بستری داره یا نه یه لطفی کنید تو کار من دخالت نکنید فقط اوردر ها رو اجرا کنید. اگه هم احساس میکنید شما دکترید که دیگه اصن به من زنگ نزنید مریض اومده الکی مسئولیت بندازید گردن من و بعدش تا حواسم نیست فلایش بدید!

 

لعنت به شرف و وجدانِ نداشته‌اتون.

 

نرگس.

/ بازدید : ۲۱

بسم الله مهربون :)

 

اولین نرگس امسال رو هدیه گرفتم و خب خدایا قلبم. اصلا انتظار نداشتم وسط کشیک برای من نرگس بیاره. نمیتونم توصیف کنم چقدر خوشحال شدم. انگار ستاره ها دارن توی دلم میترکن.

نوزاد های گوگولی.

/ بازدید : ۲۵

بسم الله مهربون :)

 

امروز توی حال و هوای خودم بودم. دونه دونه نوزاد ها رو معاینه میکردم و داشتم عشق میکردم. قلبم پروانه ای شده بود. اصلا حواسم نبود استاد از کِی اومده و نشسته داره منو تماشا میکنه. تا برگشتم بهم گفت بانمک ترین اینترنی هستی که دیدم.

نمیدونستم خوشحال بشم یا خجالت بکشم :)

شکر خدا را که در پناه حسینیم.

/ بازدید : ۲۰

بسم الله مهربون :)

 

هی داشتم غر میزدم. آخرش با عصبانیت گفت مگه بی صاحبی؟ نه مگه بی صاحبی؟ تو روضه ی خونت افتاده. بیا بریم بهت یادآوری کنم صاحب داری بچه.

دستم رو گرفت از ساعت 9 رفتیم هیئت تا الان. احساس میکنم سبک شدم. راحت شدم. احساس آرامش میکنم.

واقعا شکر خدا را که در پناه حسینیم، عالم از این خوب تر پناه ندارد❤️

میگذره ولی.

/ بازدید : ۱۶

بسم الله مهربون :)

 

پریشونی مثل یه قفس نامرئیه که کسی نمیبینش ولی فقط خودت می دونی چه آزادیِ عملی رو ازت سلب کرده و چه زندگی ای رو به کامت زهر.

و من توی این بازه ی زمانی پریشون ترینم. پریشون ترینم. پریشون ترینم.

گفت‌و‌گوها

/ بازدید : ۱۴

بسم الله مهربون :)

 

میگه اگه پرواز نبودی، چی بودی؟
میگم نمی‌دونم، تو بگو.
میگه لیلی بودی. لیلی.

 

صبح بخیر :) امیدوارم روز هیجان انگیزی برای هممون باشه.

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان